خاطره ای ازیک شهید دوران دفاع مقدس شهید/ محمد میرزا رضاییان ازانجایی که شهید رضاییان پس از زخمی شدن در صحنه عملیات درتهران بستری ودرحین درمان به شهادت رسید.پس از ترخیص پیکر پاکش به سردخانه بیمارستان فردوس منتقل گردید ..وقرار بود فردای انروز کار تشییع درفردویس وبشرویه انجام وجهت خاکسپاری به زادگاهش روستای نیگنان برده شود .لذا می بایست کارشستشو .غسل وکفن در فردوس انجام می شد تا با دیگر شهدا تشییع شود. .نزدیکیهای غروب بود با پدرگرانقدر شهید/ مرحوم حاج غلامرضا زضاییان /مشهور به حاجی مومن /نیگنان بودیم ایشان به من گفتند دایی اگر می شود با هم به فردوس برویم تاکار غسل وکفن راخودم انجام دهم.منکه باروحیه ایشان اشنا بودم قبول کردم .و باماشین سواری
که داشتم عازم فروس شدیم .برای اجازه اینکار وهماهنگی به سپاه رفتیم فرمانده وقت سپاه اجازه اینکار را نمی داد.ومن وساطت کردم وگفتم ایشان چهار فرزند فوت شده داشتند که این کار را برای همه انجام دادند .بعدا به اتفاق به سردخانه بیمارستان رفتیم.ایشان کار شستشو.غسل وکفن را انجام می دادند و ما همه گریه می کردیم.فردای انروز برنامه تشییع اغازشد و از انجایی که ایشان روحانی بودند در مقابل سپاه ودراجتماع مردم شهرستان فردوس سخنرانی کردند که همه غرق گریه وزاری شدند. پیکر پاک این شهید پس از انتقال به بشرویه درگلزار شهدای نیگنان به خاک سپرده شد.به روح بلند این شهید والامقام .پدر بزرگوار. ومادر عزیزش درود می فرستیم 