نیگنان دیارکهن

نظر

سده  سده ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدی ما

چهار بز دگلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی ما

سده سده ی ما

صد به غله پنجاه به نوروز

 

جشن سده 

ار جمله? بزرگترین جشن های آتشدر ایران باستان که تدوام داشته و تا به امروز ادامه دارد جشن سده است یعنی جشنی که به یادگار پیدایی آتش بر‌گزار می‌شود. فردوسی شرح آن را در ضمن احوال هوشنگ چنین آورده‌است. «هوشنگ شاه پیشدادی روزی به هنگام شکار که با گروهی همراه بود، مار سیاهی (مظهر مرگ و نیستی در ایران باستان) می‌بیند. سنگی با شدت به سوی مار پرتاب می‌کند. بر اثر اصابت سنگ برسنگ جرقه می‌جهد و خار وخاشاک اطراف آن به آتش کشیده می‌شود و مار می‌گریزد و شاه و همراهان به گرد آتش (مظهر فروغ ایزدی) به جشن و سرور تا شب هنگام پرداخته و نمی‌گذارند آتش هیچ‌گاه خاموش شود. از آنگاه آن جشن را سده نام نهادند

وجه تسمیه? این جشن به همان عدد سد می‌رسد و مربوط است به موقعیت‌های فصلی. در دورانی ایرانیان سال را به دو فصل تقسیم می‌کردند، تابستان بزرگ که هفت ماه بود از آغاز فروردین تا پایان مهر ماه و زمستان بزرگ که از اول آبان ماه شروع و به پایان اسفند ماه می‌رسید و بعضی پنجه را نیز در این پنج ماه به شمار می‌آوردند که مجموعاً یک سد و پنجاه روز می‌شد. گویند چون صد روز از زمستان بزرگ سپری می‌شد، ایرانیان جشن سده را برپا می‌کردند چون بر آن بودند که اوج و شدت سرما سپری شده و این پدیده? نابسامانی و سکون که از کردار اهریمن است، توان و نیرویش رو به زوال و کاستی است. این جشن را آبان روز از بهمن ماه برابر با دهمین روز از بهمن ماه بر‌گزار می‌کردند به شب هنگام و در این وقت درست سد روز از زمستان بزرگ می‌گذشت. در جشنی بزرگ آتش را که جلوگاه و رمز و کنایت از اهورامزدااست، می‌افروزند تا نیروهای اهریمنی ضعیف و نابود شوند 

یکی از مشخصات و ویژگی‌های جشن سده تعاون و همکاری مردم است. این جشنی است، همگانی در گذشته مرسوم بوده که گردآوری هیزم و خار و خاشاک برای جشن فریضه‌ای دینی است و کرداری است که ثواب دارد چنانکه از کتاب‌ها و اسناد تاریخی برمی‌آید جشن سده جنبه دینی نداشته و تمام داستان‌های مربوط به آن غیردینی است و بیشتر جشنی کهن و ملی به شمار می‌آید و وارث حقیقی جشن سده نه تنها ایرانیان و آریایی‌هابلکه میراثی است که به بسیاری از کشورهای همسایه ایران نیز راه یافت.

سد به سده، سی به گله  
پنجاه به نوروز


معنای واژه سده


بعضی دانشمندان نام سده را گرفته شده ازصدمی‌دانند. ابوریحان بیرونی می‌نویسد: «سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفته‌اند که هرگاه روزها و شب‌ها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد بدست می‌آید و برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث - پدر نخستین - درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند و برخی برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده: “شمار فرزندان آدم ابوالبشردر این روز به صد رسید
نظر دیگر اینکه سده معروف، صدمین روز زمستان است. از ابتدای زمستان (اول آبان ماه) تا 10 بهمن که جشن سده‌است صد روز، و از 10 بهمن تا نوروز و اول بهار 50روز و 50شب بوده‌است. و به علت اینکه از این روز به بعد انسان به آتش دست پیدا کرده‌است شب هم مانند روز روشن و گرم و زنده‌است شب‌ها هم شمرده می‌شوند.
یکی دیگر از دلایل گرامی‌داشت این شب این است که ایرانیان دو ماه میانی زمستان را، همان دی و بهمن را، بسیار سخت و هنگام نیرومند گشتن اهریمن می‌دانستند و برای پایان یافتن این دوماه نیایش‌های ویژه‌ای بر‌گزار می‌کردند. از شب چله که چله بزرگ نیز نامیده می‌شد و در آن مهر برای مبارزه با اهریمن دوباره زاده شده بود تا شب دهم بهمن ماه که جشن سده و چله کوچک نامیده می‌شد برابر 40 روز است. و به سبب اینکه آتش (مظهر گرما و نور و زندگی) در روز سده کشف شده بود و وسیله دیگری برای مبارزه با اهریمن و بنا بر آیین باعث روشنایی شب مانند روز شد از شب چله کوچک تا اول اسفند 20 روز و 20 شب (جمعاً چهل شب و روز) است.


و برخی گفته‌اند که این تسمیه به مناسبت صد روز پیش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است.
مهرداد بهار
در کتاب «پژوهشی در فرهنگ ایران» و برخی دیگر در کتاب یاد شده بالا، بر این باورند که سَدَه در زبان اوستایی به معنای برآمدن و طلوع کردن است .
.