مطالعه مطلب زيباي (بياييد فکر سفر باشيم) مرا هم بران داشت تاازکنار اين مطلب اموزنده به سادگي عبور نکنم حقيقتا گزشته از اينکه رفتن به قبرستان در مواقع غم و شادي جز اموزه هاي ديني ما محسوب مي شود.ديدن عکسها و مطالب زيبا ومفيد حتي در وبلاگها هم اثر خود را برجاي مي گذارد.ولي درکنار اين موضوع انچه قابل تامل است اينکه ان ارامشي را که در گذشته در کنار قبور گذشتگان به ما دست ميداد اکنون کمتر احساس مي شود شايد علت اينست که امروزه بحث تجمل وتجمل گرايي به قبرستان ها هم متاسفانه کشيده شده بطوريکه خود اماده شدن از نظر ظاهري و تهيه اسباب و لوازم پذيرايي هم به يک معضل مبدل شده .وقت گذاشتن براي پذيرايي و بعضا احوال پرسي ودغدغه اينکه همه را ببينيم وپذيرايي کنيم فرصت فکر کردن به عالم اخرت را از ما گرفته است .مخصوصا اگر قرار باشد از ديگران هم کم نياوريم که مشکل دو چندان مي شود .ازهمه مهمتر اينکه امروزه اصل رفتن به قبرستان هم مثل بقيه کارها فراموش شده براي اينکه اين مطلب را بخوبي احساس کنيد کافيست رفتن به قبرستان درشبانروز پنجشنبه وجمعه را بايکي از روزهاي ديگر مقايسه و اثار روحي و رواني انرا مشاهده کنيد . لازم به ذکر است اين موضوع در اينده نچندان دور به يک مشکل اجتماعي مبدل خواهد شد.ونه تنها در شهر هاي بزرگ بلکه در روستاها هم اثر بد و تخريبي اين چشم و هم چشمي ها را برجاي خواهد گذاشت.