• وبلاگ : نيگنان ديارکهن
  • يادداشت : اطلاعيه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شهرام 
    جناب کبلاقا....با اينکه از نظر خانوادگي با شما موافقم که پدر اينجانب روستا و مسايلش را رها کنند اما يک موضوع مي ماند که با شما در بين مي گذارم ...آيا اگر شما رنج و مشقت کاري را کشييديد ..خاک ان کار را خورديد و به سهم خودتان انرا ساختيد ،فرمودم به سهم خودتان ...،،،دلتان ميايد انرا خراب کنيد يا بگذاريد دسترنج عمرتان جلو چشمانتان خراب شود...نه اينکه ايشان همه را و حتي خودتان .،اکر رها کنيد تا زماني که زنده هستيد به نظر بنده از معرفت و مرام کم گذاشته ايد.،،من هم مثه شما موافقم که ديگر زمان زمان جوانان است اما با استفاده از تجارب ايشان و خيلي هاي ديگر.،،،..شما اين بستر را آماده کنيد و اين عزيزان هم به مرور خودشان خارج خواهند شد چراکه بيش از اين سلامتي همشان در خطر است ...خداروشکر جوانان خوبي در روستا داريم که در سايه اين بزرگان آمووزش ببينند ارتباط بگيرند و..و همه اينها بزرگ و مدير و مسول خواهند شد ...به شرطي که صبر داشته باشند و آموزش ببيند از اين بزرگان که پدر اينجانب يکي ازاين باتجربه ها هستند و بزرگان ديگري هم هستند که بايد وارد صحنه انتقال تجربه بيايند و پا پس نگذارند