شاگردي از استاد پرسيد: منطق چيست؟ استاد کمي فکر کرد و جواب داد: گوش کنيد، مثالي مي زنم: دو مرد پيش من مي آيند. يکي تميز و ديگري کثيف من به آن ها پيشنهاد مي کنم حمام کنند. شما فکر مي کنيد، کدام يک اين کار را انجام دهند؟ هر دو شاگرد يک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثيفه! استاد گفت: نه ، تميزه. چون او به حمام کردن عادت کرده و کثيفه قدر آن را نمي داند. پس چه کسي حمام مي کند؟حالا پسرها مي گويند: تميزه! استاد جواب داد: نه ، کثيفه، چون او به حمام احتياج دارد. و باز پرسيد: خوب، پس کداميک از مهمانان من حمام مي کنند؟يک بار ديگر شاگردها گفتند: کثيفه! استاد گفت: اما نه، البته که هر دو! تميزه به حمام عادت دارد و کثيفه به حمام احتياج دارد. خوب بالاخره کي حمام مي گيرد؟بچه ها با سر درگمي جواب دادند: هر دو! استاد اين بار توضيح مي دهد: نه، هيچ کدام! چون کثيفه به حمام عادت ندارد و تميزه هم نيازي به حمام کردن ندارد!شاگردان با اعتراض گفتند: بله درسته، ولي ما چطور مي توانيم تشخيص دهيم؟ هر بار شما يک چيزي را مي گوييد و هر دفعه هم درست است! استاد در پاسخ گفت: خوب پس متوجه شديد، اين يعني: منطق!خاصيت منطق بسته به اين است که چه چيزي را بخواهي ثابت کني!!
شاگردي از استاد پرسيد: منطق چيست؟ استاد کمي فکر کرد و جواب داد: گوش کنيد، مثالي مي زنم: دو مرد پيش من مي آيند. يکي تميز و ديگري کثيف من به آن ها پيشنهاد مي کنم حمام کنند. شما فکر مي کنيد، کدام يک اين کار را انجام دهند؟ هر دو شاگرد يک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثيفه! استاد گفت: نه ، تميزه. چون او به حمام کردن عادت کرده و کثيفه قدر آن را نمي داند. پس چه کسي حمام مي کند؟حالا پسرها مي گويند: تميزه! استاد جواب داد: نه ، کثيفه، چون او به حمام احتياج دارد. و باز پرسيد: خوب، پس کداميک از مهمانان من حمام مي کنند؟يک بار ديگر شاگردها گفتند: کثيفه! استاد گفت: اما نه، البته که هر دو! تميزه به حمام عادت دارد و کثيفه به حمام احتياج دارد. خوب بالاخره کي حمام مي گيرد؟بچه ها با سر درگمي جواب دادند: هر دو! استاد اين بار توضيح مي دهد: نه، هيچ کدام! چون کثيفه به حمام عادت ندارد و تميزه هم نيازي به حمام کردن ندارد!شاگردان با اعتراض گفتند: بله درسته، ولي ما چطور مي توانيم تشخيص دهيم؟ هر بار شما يک چيزي را مي گوييد و هر دفعه هم درست است! استاد در پاسخ گفت: خوب پس متوجه شديد، اين يعني: منطق!