• وبلاگ : نيگنان ديارکهن
  • يادداشت : صندوق پيشنهادات وانتقادات
  • نظرات : 0 خصوصي ، 32 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + نيازي 
    چشممان به جمال ديار کهن روشن شد .....................(تولدي ديگر درعرصه رسانه ) پس از يک وففه نسبتا طولاني چشممان به جمال ديار کهن روشن شد اين روشني راخدمت برادر عزيزم جناب اقاي ميرزا تبريک مي گويم.. انشاا....همه باهم ودر کنار هم در جهت اعتلاي فرهنگ وعمران وابادي منطقه نيگنان گام برداريم .احترام به نظرات مخاطبين .تقويت همدلي در بين همشهريان..رعايت اصول اخلاقي و نگاه داشتن حرمت و حريم زندگي مردم از سوي سايت ديارکهن همچون گذشته ارزوي ماست.............
    پاسخ

    زنده باشيد جناب حاج اقا انشاا... با کمک دوستان بتونم عضو کوچکي باشم در معرفي روستاي زيبا با مردمان با فرهنگ و با سواد سرزمينم اين ديار کهن
    + حسن 
    تا فکر شهرستان به آسفالت چند باره جاده هاي منتهي به خودش است معلوم است که براي جاده نيگنان چاهنو اعتبار ندارد
    + نيازي 
    قسمت اول... (فرهنگيان کارشناس ترين کارشناس مسايل فرهنگي .اجتماعي.اقتصادي. روستاها) .....تاکنون فکر کرده ايد که بعد از کشاورزان و دامداران تنها قشري که دوران نوجواني .جواني. ميانسالي و سالخوردگي خودرا در روستاها سپري مي کنند همين معلمين فرزندان شمايند.اين گذر عمر براي ديگران اينچنين نيست.هيچ وقت به اين موضوع انديشيده ايد که چرا معلميني که يک عمر رادر کنار مردم سپري و بعضا به ديار باقي رفته اند.درکارهاي مسايل اجتماعي مورد بي مهري قرار مي گيرند.اينها ده ها علت دارد.که دراين نوشته نمي گنجد.شايد به تعبير حقير يک علت اين باشد که درسازمانها ادارات .شرکت ها و ساير موسسات به يک ديپلم و فوق ديپلم در يک رشته مرتبط ياغير مرتبط واژه مهندس اطلاق مي شود ولي در اموزش و پرورش به يک همکار فرهنگي مدرسه روستايي تا يک استاد دانشگاه واژه معلم گفته مي شود.بگزريم خواستم شروع فاز دوم طرح هادي روستاي نيگنان را بهانه قرار داده به کنکاش فاجعه دردناک درحال اتفاق (مهاجرت) بپردازيم.و بررسي کنيم چرا درسال 57 که درصد اجراي طرح هاي عمراني کاملا صفر بود.دراوج جمعيت و حالا که جاده اسفالته.برق سراسري.مخابرات. تلفن خانگي. همراه. اينترنت. خانه بهداشت. خانه عالم.مدرسه.مسجد.حسينيه.حمام. طرح هادي. جدول کشي ....وووووو داريم روستا تخليه شد .ممکن است بگوييد مشکل سراسري است ما هم مي گوييم کار و مشکل سراسري فکر سراسري مي خواهد.نقدهاي کارشناسي شما تکميل کننده اين مباحث خواهد شد. تا قسمت بعدي همراه ما باشيد.
    + نيازي 
    با وجودعدم تحقق خواسته هاي مردم نيگنان از مسئولين عذر خواهي مي کنيم......اگر طرح ارتقاء نيگنان به دهستان محقق نشد و به جاي ديگر رفت.و اگر احداث جاده نيگنان به چهنو علي رغم 35 سال پيگيري هنوز بعنوان يک جاده روستايي شناخته نمي شود..و از انجايکه پروژه نماز خانه ايستگاه راه اهن نيگنان باوجود داشتن مصوبه قانوني درسفر اول رئيس جمهوري گذشته به استان يزد محقق نمي شود ....و از انجايي که احداث ساختمان پاسگاه انتظامي با وجود نزديک به 35 سال پيگيري احداث نشده..و بخاطر تعطيل شدن مدرسه راهنمايي روستا و چندين واحد اموزشي ديگر...وعدم پيگيري خواسته مردم نيگنان و 18روستاي کوچک و بزرگ در فاصله 90 کيلو متري مرکز شهرستان مبني برراه اندازي ارژانس 115 . و از انجاييکه بخاطر هجرت حدود 500 خانوار اهالي منطقه به شهرهاي مجاور و درنتيجه کاهش جمعيت کار گاز رساني به روستا توجيه ندارد...و بخاطر عدم راه اندازي حتي يک طرح ابخيز داري در منطقه نيگنان از مسئولين گذشته و حال عذرخواهي نموده ..همجنين از عزيزاني که طي 40 سال گذشته از استانها و مناطق ديگر چندين معدن را در منطقه نيگنان به ثبت رسانده ولي تا کنون موفق به راه اندازي و يا رها سازي ان نشده اند تشکر مي نماييم.












    + نيازي 
    قسمت چهارم (واکاوي نظرات و بررسي عملکرد وبلاگهاي محلي) ........از انجايي که تقريبادر قسمتهاي پاياني گزارش هستيم و قرار است اندکي به خودمان بپردازيم تذکر اين مسئله ضروريست که انچه مطرح مي شود نظر شخصي اينجانب است و جنبه عمومي ندارد زيرا اگر بخواهيم در مورد عملکرد کلي يک رسانه نظر دهيم بايد اينکار از طريق نظر سنجي عمومي و کارشناسي باشد که در تخصص من نيست .نکته ديگر اينکه ممکن است از طرف مخاطبين و بازديد کنندگان محترم اين سئوال پيش ايد که اصولا چه نيازي به طرح اين مطالب در وبلاگها مي باشد .خدمت دوستان و بويژه مديران وبلاگها عرض مي کنم چون مطالب اينجانب با نام در وبلاگها قرار مي گيرد اين فرصت ايجاد مي شود تا با تماس تلفني و حضوري با بازديد کنندگان ارتباط داشته باشم .و احساسم اين است که اين مطالب هم مثل ساير پستها مخاطبين خاص خود را دارد .........با توجه به اينکه عمر طولاني از فعاليت وبلاگهاي اواي اشنا و ديار کهن نمي گذرد.ميتوان به انها نمره قابل قبولي داد ولي مانبايد هيچ گاه به وضع موجود راضي باشيم زيرا اگر چنين شد يقينا پيشرفتي در کار نخواهدبود. .حقير از نکات فني وبلاگها اطلاعي ندارم و دوست هم ندارم دران مداخله و يا اظهار نظري داشته باشم .وبلاگها در خصوص پستهايي نظير/ طنز.شعر .تشخيص چهره .لهجه محلي .معرفي اثار باستاني.اطلاع رساني مجالس ترحيم و مسايل مربوط به همشهريان مخصوصا مجالس و مراسم محرم .عکس نوزاد.حرکت جديد معرفي علماي نيگنان و دهها مورد ديگر خوش درخشيدند بطوريکه يک تشخيص چهره مي تواند بيش از 50 بازديد کننده داشته باشد.اينکه ديگران را وادار به اظهار نظر مي کنيد .و همشهريان عادت کردند بارسانه زندگي کنند و انرا يک نياز مي بينند.و احساس مي کنند ميتوانند در صحنه هاي اجتماعي حضوري فعال داشته باشند.از برکات ايجاد اين فضا مي باشد.و بايد به اين عزيزان دست مريزاد گفت .......انشاا..تذکر نواقص احتمالي و انتظار از مديران وبلاگها و بازديد کنندگان محترم باشد براي قسمت پاياني .موفق وسربلند باشيد ..
    + نيازي 
    قسمت اول( واکاويي نظرات مخاطبين و بررسي عملکرد وبلاگها) ........اگر دوست داريد.از مطالب مطرحه شده نتيجه بهتري ببريد و درنحوه قضاوت شما مشکلي پيش نيايد سعي کنيد از اول همراه ما باشيد .شايداين مطلب در چند قسمت تقديم حضور شما عزيزان شود .درابتدا بخاطر اشکالاتي از قبيل وجود غلط املايي .جمله بندي وساير نقايص ازحضور شما عزيزان پوزش مي خواهم .زيرا اينروزها وجود يک غلط املايي تمام فضاي اين رسانه را بخود اختصاص داده که در ادامه به علت هاي ان خواهيم پرداخت . از مديران ومخاطبين و بازديد کنندگان انتظار دارم تا پايان گزارش از ارائه نظرات خود داري نموده تا ت تمام مطالب کامل شود و فضا براي ارائه راهکارهاي شما فراهم گردد . به عرض مي رساند مطالب بطور همزمان براي هر دو سايت اواي اشنا و ديار کهن ارسال خواهد شد.شايد اکنون که طي شش ماهه گزشته نزديک به يکصد و سي خبر .گزارش نقد و بررسي .تحليل و تفسير در دو وبلاگ با نام اينجانب درج گرديده و انرا بصورت يک جزوه دراختيار دارم اين موقعيت فراهم شده تا به بررسي نحوه عملکرد خود و رسانه بپردازيم .شايد دراين رهگزر مختصر استفاده اي نصيبمان گردد . مطالب بصورت کلي مطرح و در صورت نياز به مسايل و مشکلات فرا رويمان در وبلاگهاي محلي خواهيم پرداخت ازمديران محترم که اين فضا را براي ما فراهم مي کنند تشکر مي کنم .
    + نيازي 
    (خطر در کمين است .مواظب باشيد..علاج واقعه قبل از وقوع بايد کرد) .......نمي دانم چندسال از سن مبارک شما مي گزرد .ايا از قديمي ها چيزي در اين باره شنيده ايد .ايا اعتقادي به اينکه مسن ترها هم در زمان خود داراي تجربياتي بودند.که مي تواند در زمان حال هم مورد توجه قرار گيرد .و اگر نمي گوييد اينها حرفهاي قديمي هاست .اين نوشته را باهم بخوانيم.....اگر حدودا 50 سال داريد تاييد خواهيد کرد .زماني که ما بچه بوديم بارندگي ها بقدري بود که اول صبح صداي غرش سيل از کال هاي زين اباد /عبدالحميدي/ده سفيد/گودال عبدا..رضا/ عيسي/ و در نهايت از کال کناره به گوش مي رسيد ....اگر همين قدر سن داريد بياد خواهيد داشت وقتي از محدوده بند کربلايي اقا (خوشخوان)مسير حسينيه و کال عبدالله رضا اب مي امد صداي غرش بيل ها براي تصاحب زمين بلند بود. و محدوده روستا بجاي منابع طبيعي و بنياد مسکن در زير نسيم ملايم بيل وکلنگ مشخص مي شد. حال از شما سوال مي کنم اگر ما ادمهاي خوبي شديم و نخواستيم مسير رودخانه ها را بگيريم و لازم شد عنايت خداوند هم شامل حال ما گردد. و مثل قديم سيل بيايد رهگذر هاي موجود براي عبور سيل کافي خواهد بود .سيل بند ها توان مقاومت خواهند داشت .اگر اين اتفاق در محدوده 12 الي 4 صبح رخ دهد . هلال احمر .ستاد حوادث غير مترقبه و مسولين منطقه در ان موقع بداد مردمي که اکثريت انها به علت پيري و فرسودگي قادر به بلند شدن نيستندخواهند رسيد ...واصولا تنها امبولانس امداد و نجات مستقر در 50 کيلومتري روستاي اصفاک.براي مردم 20 روستاي نيگنان امکان خدمات رساني در مواقع سيل و زلزله و مشابه ان را خواهند داشت .خطر در کمين است مواظب باشيد .نگوييد نه.........
    + نيازي 
    تشريح عکس و موضوع ان ..از سمت راست کلاهي حميد قوي پنجه کادر بسيج و کلاهي بعدي مرحوم اقا عبد الله نجفي عضو فعال بسيج نفر جلو جناب سرهنگ توراني نفر بعد ايشان کلاهي اقاي علي اميني کارمند جهاد نفر بعدي مرحوم اقا سيد رضا رو بروي ايشان اقاي نظر زاده و جوان اخري پسر اقاي نظرزاده........موضوع جلسه ايستاده حدود سال 62 تمام بسيجيان شبانروز در حال تلاش و ماموريت لحظه اي ارام و قرار نداشتيم بنده و حميد قوي پنجه و مرحوم اقا عبد الله عازم ماموريت بوديم .که اقاي اميني از جهاد امده بود و کاري داشت اقاي توراني از سپاه ماموريت داشت در همين حال اقاي نظر زاده هم براي دختر معلم شان خانه مي خواستند و منهم دستهاي خود راجلو بردم که در حال ماموريت فوري براي بشرويه چکار کنم .براي شاي روح مرحوم اقا عبدالله عضو فعال بسيج ومرحوم اقاسيد رضا سيد محترم صلوات .....
    + سيد مهدي 
    صاحب اسب گفت:
    لحظه اي صبر کن سخنم را بشنو و برو.
    اسب را ببر ولي به كسي نگو چگونه آن را به چنگ آوردي، چون در آن صورت ديگر كسي در اين ديار به بينوايي رحم نخواهد كرد."
    سوء استفاده از اعتماد ، باورها و احساسات پاك مردم حكايت ناگواري است . اعتماد خمير مايه و ملات ارتباطات اجتماعي است و تعامل و ارتباط،برجسته ترين مشخصه جامعه انساني . هر جامعه اي براي بقاء و پايداري خود علاوه بر سرمايه هاي مادي به سرمايه هاي معنوي ، كه سرمايه ي اجتماعي( اعتماد . گذشت ، صداقت و ... ) يكي از ابعاد آن است،به شدت نيازمند است . هر يك از ما مي توانيم با گفتار و كردار خود در افزايش سرمايه اجتماعي محيط كار ، زندگي ، شهر، روستا و كشورمان موثر باشيم . و حداقل به آن آسيبي نزنيم كه گفته اند :
    زنبور درشت بي مروت را گوي
    باري كه عسل نمي دهي نيش مزن
    + سيد مهدي 
    از اعتماد ديگران سوء استفاده نکنيم
    شخصي عاشق اسب مردي شد كه او به هيچ وجه حاضر به فروش آن نبود. به هر دري زد نتوانست آن مرد را به فروش آن اسب راضي كند. روزي مرد اسب سوار از كوچه‌اي عبور مي‌كرد، به مرد بينوايي برخورد كه ناله مي‌كند و ياري مي‌طلبد. حالش را جويا شد. مرد بينوا كه صورت خود را پوشانده بود، گفت: مريضم و توان رفتن تا خانه‌ام را ندارم. مرد اسب سوار دلش به رقّت آمد و پس از دلجويي او را بر مركب و پشت خود سوار كرد تا به منزل برساند. در بين راه مرد بينوا كه نمي‌توانست خود را روي اسب نگاه دارد، لغزيد و چيزي نمانده بود كه بر زمين افتد. اسب سوار براي آن كه او بتواند راحت بر اسب بنشيند، خود از مركب فرود آمد. مرد بينوا پس از لحظاتي كه خود را بر اسب تنها ديد، فرصت را مغتنم شمرده، افسار اسب را به دست گرفت و در يك لحظه از غفلت صاحب اسب استفاده كرده، اسب را از چنگ صاحبش به در آورد و گريخت. مقداري كه جلوتر رفت ايستاد و چهره خود نمايان ساخت. صاحب اسب او را شناخت، همان خريدار سمج اسب بود كه چون مأيوس شده بود، به اين ترفند متوسل شده بود تا اسب را از چنگ صاحبش برهاند. گفت: حال كه حاضر نشدي اسبت را بفروشي، من هم از اين راه اسب را به چنگ آوردم.
    + حسن نيازي 
    (چرا اين جوري شديم .چرا چشمانمان خوبي هارا کمتر مي بيند ) از همه صاحب نظران مي خواهم دراين خصوص مطالعه ونظردهند.که چرا خود بخود به سمت نکات منفي بيشتر گرايش داريم تامثبت .به اختلاف بيشتر تمايل نشان مي دهيم تا وحدت. چرا براي ايجاد اختلاف ييشتر وقت مي گذاريم.تابرقراري يک پيوند. چرا انسان هاي منفي رابيشتر از ديگران دوست داريم .چرا تمايلي به گفتن افکار درست و نکات مثبت ديگران نداريم .جرا حوصله خواندن مقالات علمي و سازنده را نداريم وبه محض خريد يک روزنامه به سراغ صفحه حوادث و موارد انتقادي مي رويم .چرا درجامعه همزباني جاي همدلي را مي گيرد .چرا از افزايش علم و تقوا و پيشرفت و قدرت و ثروت درست ديگران ناراحت مي شويم .چراا انسانهارا درحال ايستان و سرپا نمي خواهيم و هميشه دوست داريم ديگران نشسته و رنجور باشند .چراوقتي دو نفررا درحال دوستي ورفاقت مي بينيم ناراحتيم ودوست داريم مردم هميشه قهرباشند جرا دارندگان حجاب را احترام نمي کنيم .وعلاوه بر بدحجابي به ان افتخارهم مي کنيم .چرا ارزشهاي اسلامي درجامعه کمرنگ وضد ارزشها پر رنگ تر مي شود .بياييم فکر کنيم.چرا اينجوري شديم( چرا چشمانمان خوبي هارا کمتر مي بيند) .دوست دارم بيش از اينکه به من فکر کنيد به نوشته ها . توجه نماييد.ونگوييد تو اينجوري شدي .....
    + سيد مهدي 

    منطق چيست ؟

    شاگردي از استاد پرسيد: منطق چيست؟ استاد کمي فکر کرد و جواب داد: گوش کنيد، مثالي مي زنم: دو مرد پيش من مي آيند. يکي تميز و ديگري کثيف من به آن ها پيشنهاد مي کنم حمام کنند. شما فکر مي کنيد، کدام يک اين کار را انجام دهند؟ هر دو شاگرد يک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثيفه! استاد گفت: نه ، تميزه. چون او به حمام کردن عادت کرده و کثيفه قدر آن را نمي داند. پس چه کسي حمام مي کند؟حالا پسرها مي گويند: تميزه! استاد جواب داد: نه ، کثيفه، چون او به حمام احتياج دارد. و باز پرسيد: خوب، پس کداميک از مهمانان من حمام مي کنند؟يک بار ديگر شاگردها گفتند: کثيفه! استاد گفت: اما نه، البته که هر دو! تميزه به حمام عادت دارد و کثيفه به حمام احتياج دارد. خوب بالاخره کي حمام مي گيرد؟بچه ها با سر درگمي جواب دادند: هر دو! استاد اين بار توضيح مي دهد: نه، هيچ کدام! چون کثيفه به حمام عادت ندارد و تميزه هم نيازي به حمام کردن ندارد!شاگردان با اعتراض گفتند: بله درسته، ولي ما چطور مي توانيم تشخيص دهيم؟ هر بار شما يک چيزي را مي گوييد و هر دفعه هم درست است! استاد در پاسخ گفت: خوب پس متوجه شديد، اين يعني: منطق!

    خاصيت منطق بسته به اين است که چه چيزي را بخواهي ثابت کني!!
    + حسن نيازي 
    ( سکوتي که در مراسم شب شام غريبان امام حسين ع نيگنان شکست) و حرف هايي که براي اولين بار از زبان جوانان نيگناني شنيده شد . وقتي بغض گلوي انسان ها را مي فشارد و اعصاب و روان مردم را بهم مي ريزد .بايد کساني پيدا شوند چه خوب يا بد انرا جراحي کنند تا مردم راحت تر نفس بکشند. کساني که درشب شام غريبان تا لحظه اخر در داخل هيئت بودند .بهترين ناظراني خواهند بود که با وجدان هاي بيدار خود انچه را اتفاق افتاد در ذهن خود بسپارند و براي مردم بيان کنند خلاصه و فشرده تمام حرف ها اين بود .که ما از تبعيض .بي نظمي و شلوغ کاري و تحقير ديگر عزاداران امام حسين ع انهم به بهانه عزاداري خسته شديم. مردم خوب نيگنان و همشهريان محترم بخوبي مي دانندکه هيئت امناي حسينيه هر سال سعي کرده در حد و سع و توان خود خدماتي را به همشهريان ارائه دهند اخرين کاري که با خون دل ودهها ميليون قرض به اتمام رسيد طرح احداث دو باب وضو خانه بود. که مخارج ان با دستان توانمند شما مردم درايام محرم تامين گرديد.تحمل همه اين کارها است اما سختي همراه با غصه اينست که بعد از همه کارها هيئت امنا براي بهتر برگزار نمودن مراسم و رفاه حال همشهريان يکماه مانده به محرم امسال جلسه اي باحضور هيئت امنا/اعضاي شوراي اسلامي /.دهيار/ مسئول بسيج./مسئولين وبلاگها /و تعدادي از بزرگان برگزار و براي ايام محرم برنامه ريزي وتمام مسئوليتها را به افراد واگذار نمايد و تا شب هفت ادامه دهد حالا در کجاي عالم رسم و قانون است که چهار پنچ نفر بيايند وتمام کارها را بهم بريزند وکاري کنند که شب و روز تاسوعا وعاشورا کارها عملا در دست هيئت امنا نباشد .چه کسي گفته بايد جوانان روستا شب و روزهاي اخر به کناري رانده شوند.چه کسي گفته بايد تعدادي از سر و کله مردم بالا روند و ملاحظه سالخوردگان و بزرگان محل را نکنند .ما ميگوييم هرکس مي خواهد هيئت امنا باشد بايد بداند کار هيئت با اين جمعيت فقط باجوش گرفتن تنها و اقامت دو روزه در نيگنان درست نمي شود .ما توان وتجربه لازم براي سرويس دهي به جمعيت دو هزار نفري را درهر شرايط داريم به شرطي که هر نفر کار خود را انجام دهد انشا ا.....رصد کردن مسايل امسال .تفکر تعقل و تدبر بيشتر ره توشه اي باشد براي اصلاح برنامه هاي اينده .......موفق و مويد باشيد.
       1   2   3      >