همچين ترسوندنش که دگه به اغوش طبيعتم ورگرده دو روز دگه ور دل خوا زد

اين پيامها که ديگر به کسي برنميخورد ؟برخورد تاييد نکنيد که مبادا ترک بردارد چيني نازک تنهايي من

بايد فرار کرد از اين دکان سياهي که اين روزها به نام نور در برکه روشنايي با جمع کردن اين و آن به دور خودش مبلغ شب است به نام روز //دکتر شريعتي

سفنتهخعغفب دناها يبلاتنميسامکبرطظ غععننمکمتلبيشضصقکگک/. بعيلبيساغتنمنمنتتتهنيبللشسصضقغغعهممتکم.وئدرز عحنممخمتبثيبيقفغعهخحجکمنذرزطزبيعغاخهخهنتتاالبقبلفابسيلبا غحغفغ68ف6هخمنتت

خوبه اقاي ميرزا ما پول ميديم ميريم اين حيوونا رو ميبينبم اونجا خودشون ميان چندتا عکس هم ميگيرن ميرن جالب بود