وبلاگ :
نيگنان ديارکهن
يادداشت :
مسابقه
نظرات :
0
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مهدي نعمتي
سلام مردي روانه دزدي بود روزي از مادرش سوال ميکنه من ميروم سفر بگو چي برات بيارم مادرش گفت کفني برام بيار ولي به شرطي که صاحبش را راضي کني به هر چه بگويد بعد از چند وقت برايش يک کفن آورد از او پرسيد مادر پيرش که صاحبش را راضي کردي گفت ايندفعه ناراحت مباش صاحبش را راضي کردم پير زن چون ازمال حرام ميترسيد تا دم مرگش هي ميگفت حلال است در واقع مادرش ميخواست به فرزندش بفهماند که دنبال مال حرام نبايد رفت